درد و دل با پسر نازم
آرسام قشنگم، پسر نازم میخوام یه کمی با هات درد دل کنم مامانی... عزیز دل مامانی ، من و تو بیشتر ازشش ماه شبانه روزی پیش هم بودیم و خوب البته پیش از اون هم نه ماه با هم زندگی کردیم و حسابی به هم وابسته شدیم ولی دقیقا از وقتی من برگشتم سر کار قضیه عوض شد!!!!!!!!! از اونجایی که نه من و نه بابایی و نه حتی مامانی دلمون نیومد که توی این سن سال تورو مهد بذاریم برای اینکه بتونم بیام سر کار ، تو رو پیش مامانی گذاشتم و از صبح ساعت 5/6 تا ساعت 4 بعد از ظهر مجبورم دور از عشقم باشم...... نمیتونم احساسم رو بگم که یه حسی مثل دلتنگی ، شرمندگی و ناراحتی دارم تا به تو برسم.. میدونم که مامانی و خاله شاید به...