هم آشیانه شدن ماهم آشیانه شدن ما، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 19 روز سن داره
آرسام جون مامان باباآرسام جون مامان بابا، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره

آرسام کوچولو ... پسریِ مامان ... عسلی ِ بابا

درد و دل با پسر نازم

آرسام قشنگم، پسر نازم میخوام یه کمی با هات درد دل کنم مامانی... عزیز دل مامانی ، من و تو بیشتر ازشش ماه شبانه روزی پیش هم بودیم و خوب البته پیش از اون هم نه ماه با هم زندگی کردیم و حسابی به هم وابسته شدیم ولی دقیقا از وقتی من برگشتم سر کار قضیه عوض شد!!!!!!!!!   از اونجایی که نه من و نه بابایی و نه حتی مامانی دلمون نیومد که توی این سن  سال تورو مهد بذاریم برای اینکه بتونم بیام سر کار ، تو رو پیش مامانی گذاشتم و از صبح ساعت 5/6 تا ساعت 4 بعد از ظهر مجبورم دور از عشقم باشم...... نمیتونم احساسم رو بگم که یه حسی مثل دلتنگی ، شرمندگی و ناراحتی دارم تا به تو برسم.. میدونم که مامانی و خاله شاید به...
30 ارديبهشت 1393

روز پدر مباااااااااااااااااااررررررررررررررررک

                                                 امیر عزیزم  ! مرد مهربان زندگی من!  این رو بدون که همیشه قدردان محبتهای بیدریغ و خالصانه تو هستم  هیچ وقت فراموش نمیکنم که طی این دوران (دوران بارداری و بعد از تولد آرسام)  که من و آرسام تنها بودیم با وجود تمام خستگیها چقدر تلاش میکردی به من کمک کنی و هیچوقت دم از خستگی نزدی و با خنده و شوخی سعی میکردی من متوجه خستگی ...
22 ارديبهشت 1393

عکسهای اولین های آرسام کوچولووو

بعضی از اولین های آرسام جزء اولین مناسبتهاش بود که در پستهای قبلی توضیح و عکسش رو گذاشتم وحالا بعضی دیگه از اولین های آرسام نازم   آرسام کوچولو در خواب بعد از اولین حماااااااااااااااام ....   بزن بریم ادامه مطلب...       وقتی برای اولین بار دست باباییش رو توی دستش نگه داشت اولین بار که داشت به صورت حرفه ای برنامه کودک نگاه میکرد.... عمیقا داره نگاه میکنه تا من و دوربین رو دید.......  وقتی آرسام برای اولین بار اسباب بازی توی دستش نگه داشت و به طرف دهن برد    یه اسباب بازی دیگه مثل گوشی مامان  ...
20 ارديبهشت 1393

آرسام کوچولو و ... (عکسهای متفرقه)

سلام دوستای خوب آرسام کوچولو و مامان آرسام همونطور که قول داده بودم توی پستهای قبلی کلی عکس از آرسام کوچولو و نازم  گذاشتم، توی این پست هم میخوام عکسهای جالب و بدون عنوان آرسام رو  از بدو تولد تا 7 ماههگیش بذارم تا ان شاءا... دیگه  از این به بعد عکسهای آرسام رو به روز و با مناسبت ببینید   آرسام به آینده اش فکر میکند (40روزگی)   ادامه مطلب رو از دست ندید... آرسام و شاسخین زن عمو سمیرا آرسام و انگری برد  ،باب اسفنجی و پاتریک آرسام روزنامه میخواند...   آرسام و دوغ آرسام در آرزوی د...
20 ارديبهشت 1393

آرسام و اولین مناسبتهای مختلف2

آرسام و جهاز برون خاله ژیلا   آرسام و جشن تولد مهرزاد آرسام در تولد داداشی مهرزاد(پسرخاله): اول اسفند تولد مهرزاد، پسرخاله آرسام بود و آرسام در 4 ماه و 6 روزگی حسابی آتیش سوزوند آرسام و مهرزاد خاله که رفت توی 13 سال (113 ساله بشی خاله)   بقیه در ادامه مطلب :     میوه ها حسابی چشم آرسام  رو گرفته بودن و همش خودش رو سمت میوه ها خم میکرد آخر مجبور شدیم میوه ها رو بذاریم زمین نتیجه رو خودتون ببینید: _____________________________________________________________________________________   اولین چهارشنبه سوری آرسام ...
17 ارديبهشت 1393

آرسام و اولین مناسبتهای مختلف 1

شب یلدات مبارک عشق کوچولوی من شب یلدای آرسام در 2ماه و 5 روزگی   اولین شب یلدات هم  برای خودش ماجرایی داشت... در واقع تو دو تا شب یلدا داشتی : من و شما از چند روز قبل از یلدا خونه مامانی اینا بودیم، بابایی روز 29 آذر اومد دنبال ما که بریم خونمون بنابراین همون شب مامانی اینا زنگ زدن به خاله اینا و عمو سعید و دعوتشون کردن که همگی یه روز زودتر یلدا رو جشن یگیریم که ما هم  باشیم و به خصوص تو که حسابی دل آقاجون و مامانی رو بردیییییییییییی.....  از طرف دیگه هم بعد از شب یلدای خونه مامانی اینا ما برگشتیم کرج و فرداش خونه مامانی سارا اینا دعوت بودیم و دومین شب یلدای عشق کوچولوی من رقم خورد و حسابی بهمون خوش گذشت....
17 ارديبهشت 1393

آرسام قبل از 40 روزگی به روایت تصویر

آرسام قبل از 40 روزگی به روایت تصویر . . . اولین عکس آرسام و بابایی یک ساعت بعد از تولد عکس عشقولانه آرسام و بابایی در اولیین روزی که عدد خانواده ما به 3 تبدیل شد... روز ترخیص از بیمارستان (2 روزگی)     بقیه در ادامه مطلب ...     آرسام عشق مامان قبل از رفتن به تست زردی و تیروئید (3 روزگی)   آرسام مامان  در خواب ناااااااااااااازززززززززز  (7 روزگی) آرسام بعد از جشن نام گذاری و حمام 10 لالایی کرده... عید غدیر هم بود و یه عیدی از سید هم گرفته پسرم (10 روزگی)  عشقم توی دهمین روز تولدت  ،مامان بزرگ (مامان بابایی ) و بابا و...
15 ارديبهشت 1393

اولین عکس آرسام

اولین عکس آرسام مامان یکساعت بعد از تولدش تاریخ  تولد: 5شنبه  25/07/1392 -  ساعت تولد: 12:28 ظهر     -  محل تولد: بیمارستان صارم وزن: 3700             قد: 54  خانم دکتر بختیاری   فرشته اومدی از دور چطوره حال و احوالت یکم تن خسته راهی غباره رو پر و بالت فرشته اومدی از دور ببین از شوق تابیدم میدونستم میای حالا ،تو رو من خواب میدیدم چه خوبه اومدی پیشم تو هستی این یه تصویره چقدر آرامشت خوبه چقدر حرفات شیرینه فرشته آسمون انگار خلاصه ست رو دو تا بالت [شاعر این ترانه، خاله...
4 ارديبهشت 1393

سلام . بالاخره من و آرسام اوومدیییییییم

سلام به همه دوستان نی نی وبلاگی بالاخره طلسم شکست و من اومدم........ خیلی اتفافها افتاده و خیلی چیزها تغییر کرده البته تغییرات قشنگ من از روز 20 شهریور 92 به مرخصی زایمان رفتم و تا اول اردیبهشت 93 سر کار نبودم.خوب چون توی خونه اینترنت نداشتم و اصلا فرصت استفاده از اون رو هم نداشتم ( من دست تنها بودم و کمکی نداشتم) به روز رسانی وبلاگ پسر نازم به تأخیر افتاد. الان هم  با کلی عکس اومدم که وبلاگ پسرم رو کامل کنم. راستش پسر نازم که من و باباییش اسم "آرسام"  به معنی "نیرومند و بسیار قوی"  و به گویش لری به معنی " اشکهام" هست رو براش انتخاب کردیم روز 5شنبه 25 مهر 1392...
3 ارديبهشت 1393
1